اوهوم

گونی کشید رو سرمون و دوستام منو مجبور کردن اول وایستم 

دست منو گرفت و برد تو اتاق 

من هیچ جارو نمیدیدم - منو نشوند رو یه صندلی

صدا دوستامو میشنیدم که داشت دست و پاشونو می بست

اقا این دست و پای منو نبسته بود 

منم هی میگفت اقا منو نبستیا

یهو یه صدای ترسناک پشت سرم گفت خیلی دوست داری زودتر بسته بشی اره؟ منم گفتم نه بخداا فکر کردم یادت رفته خب

دست و پای منو محکم بست به صندلی 

بعدش گفت دم گوشتو بیار

دوستات ده دقیقه وقت دارن از صندلی بازت کنن وگرنه اتفاقای بدی میفته

یهو دوستم داد زد نترسیاااا الان یه دکتر میاد گونی رو از سرت برمیداره

خوب شد گفت واقعا

اقا این اکتور بازی ما از دو مترم بیشتر بوددد یه ماسک سفید با روپوش پزشک داشت

بعد که چراغا روشن شد همو دیدیم

دو تا از دوستام تو قفس بودن یکیشون هم پاش بسته بود

من از همشون بدتر بسته شده بودم

من فقط داد زدم ده دقیقهههه وقت دارین منو باز کنیناا

بعد نشسته بودم داشتیم معما حل میکردیم یهو یکی از پشت به من دست زد 

منم جیغغغ - بله پشت صندلی من یه محفظه بودد

خداروشکر منو قبل 10 دقیقه باز کردن

بگذریم از بقیه معماهاش که سریع حل شدن

رفتیم اتاق 3 

یه در کوچیک بود که توش تاریک بعد رو در نوشته بود یک نفر وارد شود

اقا ما 4 تا بحث می کردیم کی بره

یهو رو مانیتور زد اونی که رو صندلی بسته شده بود باید برههه

منم قشنگگ رومو کردم به دوربین 

گفتم تو با من مشکل داریییی من میدونم دیگهه

بعد با عصبانیت رفتم تو و درو رو من بستن

اقا وسطای این اتاق دکتره با اره اومد و من تو یه قفس چرخ دار بودم در اصل 

منو داشت می برد 

منم برای اینکه جو یکم فان شههه میخوندم قد و بالای تو رعنا رو بنازمم 

خیلی بلند بود خببب 

قبلشم تو میکروفون گفت یکیتون قراره قربانی شه

تا منو برد قشنگ گقتم منممم

اقا این هی منو با این قفس این ور اون ور میکرد 

یهو در اینو باز کرد قشنگ با اون قیافه ترسناک اومد تو صورتممم

منم چشمامووو یه جوری بستم و بهم فشار دادم درد گرفت

ولی خب من قربانی نشدم و منو ول کرد

اخر بازیم یهو همه جا قرمز شد زد ران (فرار کنین)

دوستم هل شد در اخرو که به زور باز کرده بودیم بست!

بعد این دکتره افتاد دنبالمون

اینم هی می گفت توروخدااا دو دقیقه دیگه بیا

------------------------------------------------------------------

واییی سعی کردم کوتاه شه نشددد

ولی خب تیکه تیکه نوشتمم جاهایی که خوب بودد

اره دیگه

دو هفته دیگه قراره اتاق "احضار" رو بریممم 

بخیر بگذرههه